به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

این توضیحات و عنوان از ویرایش قالب ، قابل تغییر است.

مکان تبلیغات شما

امکانات وب

پر مخاطب ها

    عضویت

    نام کاربري :
    رمز عبور :

    عناوین دعاوی خانواده – وکیل کارشناس دادگاه خانواده

    بر اساس ماده 4 قانون حمایت از خانواده، دعاوی خانوادگی که در دادگاه خانواده رسیدگی می شود شامل موارد زیر است:

    نامزدی و خسارات ناشی از فسخ آن، ازدواج دائم و موقت و جواز نکاح، شرایط مندرج در عقد ازدواج، نکاح مجدد، جهیزیه، مهریه، نفقه زوجه و اجرت متعارف ایام عقد، رضایت و عدم نکاح، طلاق، رجوع. ، فسخ و ابطال. نکاح، مدت عقد و انقضای آن، حضانت و ملاقات فرزند، نسب، رشد، حجر و رفع آن، ولایت قهری، ولایت، امور مربوط به ناظر و امین اموال میت و ولایت در امور مربوط به آنها، نفقه اقارب، امور مربوط به غایب. فرزندان گمشده، سرپرستی کودکان بی سرپرست، اهدای جنین، تغییر جنسیت. مهمترین دعاوی خانوادگی در صلاحیت دادگاه خانواده.

    درگیری و خسارات ناشی از برهم زدن آن

    نامزدی یا قول یا قرار ازدواج عقدی است معمولاً شفاهی که بین دو نفر به منظور ازدواج در آینده بسته می شود. در زبان رایج به این قرار ازدواج و تعیین شرایط عقد آری می گویند و معمولاً بعد از بله بری دختر و پسر می گویند شرط مرسوم و لازم نامزدی دادن انگشتر یا انگشتر است. توسط مرد به زن هر چند از نظر حقوقی، قول نکاح نه تنها موجب ایجاد نکاح نمی شود، بلکه تعهدی برای طرفین ایجاد نمی کند و تبدیل به هبه می شود. و خسارات وارده در این مدت را از طرف مقابل مطالبه کرد (مواد 1035 تا 1038 قانون مدنی).

    ازدواج دائم، موقت و اذن ازدواج

    نیکا پیوند زناشویی زن و مرد است. طرفین عقد ازدواج با درخواست و قبول و انعقاد عقد با یکدیگر ازدواج می کنند. ازدواج به دو نوع ازدواج موقت و ازدواج دائم تقسیم می شود. عقد دائم ازدواجی است که مدتی ندارد و طرفین مدتی را برای ازدواج خود تعیین نکرده اند. از سوی دیگر، ازدواج موقت، ازدواجی است که مدت معینی دارد و معمولاً به آن متعه و صیغه می گویند.

    لازم به ذکر است که هر گاه عقد بدون محدودیت زمانی واقع شود دائمی است حتی اگر پس از مدت کوتاهی با فسخ یا طلاق منحل شود. جواز نکاح در مواد 1043 و 1044 قانون مدنی آمده است. مطابق ماده 1043 ازدواج دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد با اذن پدر یا جد پدری است و اگر پدر یا جد پدری بدون دلیل موجه از اذن امتناع کند. اجازه او سلب می شود و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل ازدواج کند. مردی که می خواهد با او ازدواج کند و شرایط عقد و مهریه بین آنها پس از کسب اجازه از دادگاه مدنی خاص باید به دفتر ازدواج مراجعه و ثبت ازدواج کند. همچنین ماده 1044 مقرر می دارد که اگر پدر یا جد پدری در محل حضور نداشته باشند و تقاضای آنها معمولاً محال است و دختر نیز نیاز به عقد دارد، می تواند ازدواج کند.

    شرایط مندرج در عقد ازدواج

    شروط مندرج در عقد، شرایطی است که زوجین در دوران عقد بر آن توافق کرده و در عقد نکاح یا همان عقد قرار می دهند. طرفین عقد می توانند هر شرطی را که بخواهند در صیغه عقد قرار دهند، مشروط بر اینکه شرایط صحیح باشد و از بین شروط باطل نباشد. شرایط عقد ازدواج در اسناد ازدواج از پیش چاپ شده موجود است و طرفین آن را امضا می کنند. این شرایط محدود به موارد خاصی نیست، بلکه معمولاً شامل حق وکالت زوجه در طلاق، حق ادامه تحصیل زوجه، حق خروج از کشور زوجه، حق انتخاب شغل زوجه، حق انتخاب مسکن است. توسط زوجه، حق حضانت و تقسیم اموال.

    ازدواج مجدد

    ازدواج مجدد یک مرد است. اصولاً طبق قانون مرد مستقیم چنین حقی ندارد و برای این کار یا باید از همسر اولش اجازه بگیرد یا از دادگاه خانواده مجوز ازدواج بگیرد که البته دادگاه خانواده با آن موافقت خواهد کرد. به این درخواست فقط در شرایطی مانند تمکین همسر اول. .

    مهریه

    مهریه شامل اموالی است که دختر هنگام عقد به خانه شوهر می برد. مهریه جزء اموال زوجه است و زن می تواند به هر نحوی دخالت کند و شوهر تنها حق بهره مندی از آن را دارد.

    مهریه

    مهریه مالی است که مرد متعهد می شود در دوران عقد به همسرش بپردازد. طبق ماده 1087 قانون مدنی هر چیزی که دارای مال و حدودn به دست آورد می تواند مهر شود. بنابراین این اموال می تواند به صورت نقد، سکه، طلا و سایر اموال منقول یا غیرمنقول باشد.

    نفقه همسر و اجرت متعارف در دوران عقد

    مطابق ماده 1107 قانون مدنی، نفقه عبارت است از کلیه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاثیه منزل، هزینه های درمانی و بهداشتی و خادمین در صورت عادت یا نیاز ناشی از نقص عضو. یا بیماری در عقد دائم نفقه زن بر عهده شوهر است و در عقد موقت زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا عقد بر آن باشد. حقوق زوجه در دوران عقد یکی از حقوق مالی زوجه از قبیل مهریه و نفقه است که مرد موظف است در صورت مطالبه زن به آن پرداخت کند.

    مبینا قره گوزلو
    شنبه 29 / 5 - 9:18 PM
    بازدید : 238
    برچسب‌ها :


    مسکونی و آپارتمان بابت جهیزیه

    منظور از توقیف مال یا تامین مطالبه این است که خواهان در دعوای حقوقی قبل از صدور حکم با تدبیر و تدبیر و به منظور جلوگیری از انتقال مال توسط خوانده نسبت به مطالبه حقوق مالی خود به همراه یک تقاضای توقیف و تامین تقاضا. مهریه از این حیث تفاوتی با سایر دعاوی ندارد و به طور کلی در اجرای قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و قانون آیین دادرسی مدنی و از حیث مستثنیات شرعی زن می تواند در اموال شوهر خود توقیف کند. صورت مطالبه مهریه البته در مورد تصرف منزل. مسکونی، شرایط خاصی دارد که باید رعایت شود
    در قالب مثال توضیح می دهیم که آیا می توان منزل مسکونی را بابت جهیزیه تصرف کرد یا خیر؟
     
    موردی را در نظر بگیرید که زن پس از خروج از منزل مهریه خود را مطالبه می کند و اموالی را از دادگاه توقیف کرده است و دادگاه به دلیل توقیف مال، یک چهارم حقوق مرد را تصرف می کند. برای سلب اقامت؟
     
    باید گفت که توقیف منزل مسکونی در مرحله استیفای خواسته یا توقیف مال بلامانع است اما مرد می تواند به توقیف اعتراض کرده و به استثنای دیون رفع آن را از دادگاه بخواهد. اما اگر در مرحله اجرای حکم باشد معمولاً منزل مسکونی توقیف نمی شود ولی با این حال در خصوص توقیف اموال بین قضات رویه های مختلفی وجود دارد، در هر صورت در صورت توقیف منزل امکان توقیف وجود دارد. اعتراض به مصادره آن است و تشخیص وجود یا عدم وجود استثنا به عهده دادگاه است.
     
    اگر خانه به صورت قراردادی فروخته شده باشد و سند ملکی نداشته باشد حتی اگر ثابت شود که مال مرد است می توان آن را با هم توقیف کرد.
     
     پرداخت مهریه بعد از محکومیت و صدور اجرائیه خواهد بود و در صورتی که مرد قبل از اجرای حکم دادخواست بدهد و مهریه به صورت اقساطی پرداخت شود به زندان نمی رود ولی در صورت عدم صدور مهریه. مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه روانه زندان می شود.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 27 / 5 - 10:35 PM
    بازدید : 198
    برچسب‌ها :

     


    شرایط متقاضی سرپرستی:
    ماده 5 - در این قانون اشخاصی که شرایط درخواست سرپرستی اطفال و نوجوانان مشمول این قانون را دارند فهرست می‌کند:

    الف - زن و شوهری که پنج سال از ازدواجشان گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط بر اینکه حداقل یکی از آنها بالای سی سال سن داشته باشد.
    ب- زن و شوهر دارای فرزند مشروط بر اینکه حداقل یکی از آنها بالای سی سال باشد.
    ج- دختران و زنان مجرد در صورتی که حداقل سی سال تمام باشند حق انحصاری سرپرستی زنان را خواهند داشت.

    تبصره 1 - در صورتی که طبق نظر سازمان پزشکی قانونی امکان فرزندآوری برای زوجین وجود نداشته باشد، متقاضیان از مهلت پنج ساله موضوع بند (الف) این ماده مستثنی هستند.
    تبصره ۲ – در صورتی که خواهان‌های سرپرستی از بستگان اطفال یا نوجوانان باشند، دادگاه می‌تواند با جلب نظر سازمان و رعایت مصلحت طفل و نوجوان، آنان را از شرایط مقرر در این ماده مستثنی کند.
    تبصره 3 - اولویت در پذیرش ولایت با زن و شوهر بدون فرزند، سپس زن و دختر بدون شوهر بدون فرزند و در نهایت زن و شوهر دارای فرزند است.
    تبصره 4 - متقاضیان کمتر از پنجاه سال سن نسبت به متقاضیانی که پنجاه سال به بالا دارند در شرایط مساوی اولویت دارند.
    تبصره 5 - در مواردی که زن و شوهر متقاضی سرپرستی هستند، درخواست باید مشترکاً توسط آنها تنظیم و ارائه شود.

    ماده 6- در همین قانون شرایط افرادی که می توانند برای سرپرستی اطفال و نوجوانان (اشخاص مذکور در ماده 5) اقدام کنند، ذکر شده است.

    الف- اصرار بر انجام واجبات و ترک محرّمات
    ب- عدم محکومیت کیفری مؤثر طبق مقررات قانون مجازات اسلامی
    ج- تمکن مالی
    د- عدم وجود سنگ
    ه- سلامت جسمی و روانی و توانایی عملی لازم برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی.
    و عدم اعتیاد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الکل
    صلاحیت اخلاقی
    ح- عدم ابتلا به بیماری های مسری یا صعب العلاج
    ط- اعتقاد به یکی از ادیان مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

    تبصره 1- رعایت اشتراک شرعی بین ولی و افراد تحت قیمومت الزامی است. دادگاه صالح با رعایت مصالح اطفال و نوجوانان غیر مسلمان، سرپرستی آنان را به خواهان مسلمان محول می کند.
    تبصره 2- در صورتی که متقاضی سرپرستی ادعای یافتن فرزند را داشته باشد و ادعای وی در دادگاه ثابت شود، در صورت داشتن شرایط مندرج در این قانون برای سرپرستی، در اولویت سرپرستی قرار می گیرد. شرایط کودک یا نوجوان:
    ماده 8 - این قانون شرایط اطفال و نوجوانان واجد شرایط تحت سرپرستی را توضیح داده است.

    سپردن سرپرستی موضوع این قانون در صورتی مجاز است که دارای یکی از شرایط زیر باشند:

    الف- شناخت هیچ یک از پدران و مادران و اجداد آنها ممکن نیست.
    ب- پدر، مادر، جد و وصی منصوب از طرف ولی آنها در قید حیات نباشند.
    ج - افرادی که سرپرستی آنها به تصمیم مرجع ذیصلاح به سازمان محول شده و تا دو سال از تاریخ سپردن به سرپرستی خود به پدر یا مادر یا جد یا قیم منصوب از سوی ولی قهری مراجعه نکرده باشند. سازمان.
    د- هیچ یک از پدران و مادران و اجداد آنها و ولی منصوب از طرف ولی قهری دارای صلاحیت ولایت نیستند و به تشخیص دادگاه صالح حتی با اضافه شدن قیم یا ناظر نیز نمی توان به این امر رسید.

    تبصره 1- در صورت درخواست پدر یا مادر یا جد طفل یا نوجوان و قیم منصوب از طرف ولی قهری دادگاه در صورتی که آنها را واجد شرایط لازم بداند حتی با اضافه شدن قیم یا ناظر و در صورتی که آنها کودک یا نوجوان را به فساد جدی تهدید نمی کنند. پس از جلب نظر سازمان، با رعایت حق حضانت مادر و اولویت آن بر استرداد آنها، حکم صادر می کند، در غیر این صورت حکم سرپرستی باقی می ماند.
    تبصره 2- در صورت وجود اقارب طبقه دوم و تقاضای هر یک و وجود شرایط، کفالت به او محول می شود و در صورت تعدد تقاضا و یکی بودن شرایط متقاضیان، قیم به قید قرعه انتخاب می شود. در صورت عدم وجود خویشاوندان طبقه دوم، به این ترتیب بین اقارب طبقه سوم انجام می شود.

    علاوه بر موارد مذکور، ماده 9 این قانون شرایط سنی اطفال و نوجوانان تحت سرپرستی را تعیین کرده است: کلیه اطفال و نوجوانان صغیر و همچنین بزرگسالان زیر شانزده سال که به تشخیص دادگاه فاقد رشد یا نیاز به سرپرستی بوده و در صورت دارا بودن شرایط مندرج در ماده (۸) این قانون مشمول قانون خواهند شد.چشم انداز این قانون

     

    مراحل درخواست سرپرستی:
    افرادی که شرایط سرپرستی کودکان و نوجوانان را دارند باید درخواست خود را برای درخواست سرپرستی به سازمان بهزیستی ارائه کنند. سازمان بهزیستی موظف است ظرف 2 ماه پس از اعلام نظر کارشناس درخواست سرپرستی را به دادگاه صالح تقدیم کند. دادگاه در صورت احراز شرایط کفالت، حکم سرپرستی موقت شش ماهه را صادر می کند. پس از مدت شش ماه دادگاه حکم سرپرستی صادر می کند. (ماده 11 قانون مذکور)

    شایان ذکر است در صورتی که متقاضی سرپرستی بخشی از اموال و حقوق مالی خود را به مالکیت طفل منتقل کند که نوع و میزان آن توسط دادگاه بدوی تعیین می شود، دادگاه حکم سرپرستی صادر می کند. (ماده 14 قانون مذکور)

    مبینا قره گوزلو
    چهارشنبه 26 / 5 - 2:29 PM
    بازدید : 211
    برچسب‌ها :

     


    لوات، تفخیه و مصحق

    در این مبحث به معانی کلمات لوات، تفخیز و مسامحه پرداخته شده و سپس حکم قانون مجازات اسلامی در مورد آنها مورد توجه قرار گرفته است.

     

     

     

    لوات

    ماده ۲۳۳- لوات عبارت است از نفوذ اندام تناسلی مرد به اندازه پوست ختنه گاه در بدن مرد.

     

     

    ماده ۲۳۴- حد مجازات مرتکب در صورت خشونت یا اکراه یا داشتن شرایط اسب اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد مجازات موضوع در هر حال (حضور یا عدم حضور اسب) اعدام است.

     

    تبصره 1- در صورتی که مفعول غیرمسلمان و مفعول مسلمان باشد حد مفعول اعدام است.

    تبصره 2- احسان به این معناست که مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در عین حال که بالغ و عاقل است در دوران بلوغ با همان زن در گذشته جماع کند و هر وقت بخواهد امکان دارد. به همین ترتیب با او رابطه جنسی برقرار کنید. .

     

     

     

    شته

    ماده 235- فاخیش عبارت است از قرار دادن اندام تناسلی مرد بین ران یا محل نشستن مرد.

     

    تبصره- دخول در حكم تحفخيز كمتر از ختنه است.

     

     

     

    ماده 236 ـ در تفخید حد موضوع و موضوع صد ضربه شلاق است و به همین دلیل فرقی بین محبوس و غیر حبس و زورگیر و غیر حبس نیست. خشن.

     

    تبصره- در صورتی که مفعول غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد مفعول اعدام است.

     

     

     

    ماده 237 ـ همجنس گرایی مرد غیر از جماع و جماع از قبیل بوسیدن و لمس کردن از روی شهوت موجب سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق درجه شش است.

     

    تبصره 1- حکم این ماده در مورد انسان مؤنث نیز جاری است.

     

    تبصره 2- حكم اين ماده شامل مواردي كه قانوناً مشمول حد است نمي شود.

     

     

     

    ماساهاها

    ماده 238- مسحاخه یعنی انسان زن اندام تناسلی خود را روی اندام تناسلی همجنس قرار دهد.

     

     

     

    ماده ۲۳۹- حد شکنجه صد ضربه شلاق است.

     

     

     

    ماده 240- فرقی بین موضوع و مفعول، مسلمان و غیرمسلمان، محفوظ و غیر محفوظ، خشونت و غیر خشونت نیست.

     

     

     

    ماده 241- در صورت عدم اثبات قانونی جرایم منافی عفت و منکر متهم، هرگونه تحقیق و بازجویی برای کشف موارد پنهان ممنوع است. احتمال ارتکاب خشونت، اکراه، سوء استفاده، آدم ربایی یا غفلت یا مواردی که به موجب این قانون مشمول حکم ارتکاب خشونت می شود از شمول این حکم مستثنی است.

    مبینا قره گوزلو
    سه شنبه 25 / 5 - 4:14 PM
    بازدید : 232
    برچسب‌ها :

    محرومیت از ارث در حقوق ایران

    مشکل و سوال اینجاست که با توجه به آنچه در اخبار و فیلم ها می بینیم و می شنویم، آیا ممکن است انسان در زمان حیات خود برخی یا همه ورثه خود را محروم کند؟! و به طور کلی راهکار جایگزین و پیشنهادی برای انجام این کار و توجیه قانونی محرومیت از وراث چیست؟ در ادامه سعی شده به این سوالات به صورت مختصر و مفید پاسخ داده شود. راه های جلوگیری از ارث

    گاهی ورثه (کسی که مالی از او به ارث می رسد) تصمیم می گیرد به هر دلیلی یک یا همه وراث خود را از ارث محروم کند. اصولاً چنین امکانی مستقیماً در حقوق موضوعه وجود ندارد، اگرچه راه هایی برای رسیدن به نتیجه آن وجود دارد.

    از آنجایی که به دلیل فوت اشخاص حقیقی دیگر نمی توانند امور خود را اداره کنند و به دلیل عدم وجود مادی شخص، کار آنها به دست ورثه آنها می افتد، قانونگذار این امکان را در اختیار اشخاص حقیقی قرار می دهد. بگذارند چیزهایی که برایشان مهم است حتی پس از مرگ از طریق وصیت نامه مطابق میلشان پیش برود.

    توضیحی که به صدور وصیت اشاره دارد، عهدی است که در آن موصی، شخص یا اشخاصی را برای اداره بخشی از اموال خود و نیز سرپرستی فرزندان او پس از مرگش تعیین می کند.

    در مورد وصیت مالکیت نیز باید گفت که در طی آن موصی حق دارد یک سوم اموال خود را به هر شخصی که بخواهد وصیت کند حتی اگر این شخص از خانواده او نباشد.

    لازم به ذکر است که وصیت نامه نیز دارای محدودیت ها و خلأهایی است و افراد نمی توانند شرایط آن را نادیده بگیرند و هر موضوعی را در قالب وصیت نامه برای پس از مرگ خود در نظر بگیرند. در صورت انکار ارث، وصیت مذکور صحیح نیست.

    آنچه در اعتقاد مردم به محرومیت فرزند از ارث معروف است، توجیه قانونی ندارد و با وجود این وصیت، شخصی که در قالب وصیت نامه از ارث محروم می شود، مشمول طبقات ارث می شود و همراه با سایر ورثه در صورتی که وجود دارد، از اموال متوفی سهم الارث خود را دریافت می کند. زیرا احکام مربوط به ارث، قواعدی الزام آور و مربوط به نظم اجتماعی است و مردم به میل خود و به صورت وصیت نمی توانند بر خلاف آن توافق کنند، زیرا در این صورت نظم اجتماعی به هم می خورد.

    همان طور که گفته شد برای سلب ارث راه حل مستقیمی وجود ندارد، اما انسان می تواند در زمان حیات خود به همین نتیجه و نیت در قالب آرامش مادام العمر دست یابد.

    توصیه می شود قبل از هر اقدامی و انتخاب هر قالب یا تنظیم هر قراردادی با یک وکیل متخصص در دعاوی و قراردادهای ملکی مشورت کنید.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 24 / 5 - 12:41 AM
    بازدید : 190
    برچسب‌ها :


    بر اساس قواعد حاکم بر تصرف عدوانی، قانونگذار از متصرف سابق حمایت کرده است حتی اگر متصرف عدوانی مالک مال باشد و در واقع مقصود قانونگذار جلوگیری از استیفای حقوق توسط اشخاصی است که خود را متصرف می دانند. ذینفع بوده و رسیدگی توسط دستگاه قضایی انجام خواهد شد. لازم به ذکر است که مصادیق تصرف عدوانی هم در قانون آیین دادرسی مدنی و هم در قانون مجازات اسلامی به عنوان جرم محفوظ است. در ادامه این مطلب نمونه ای از لایحه دفاعیه در خصوص تصرف عدوانی کیفری جهت اطلاع مخاطبان گرامی تقدیم می گردد. لایحه دفاع و اعتراض - تصرف عدوانی

    به نام خدا

    ریاست محترم دادگاه کیفری استان تهران

    احتراماً در خصوص پرونده کلاسی ..... (پرونده ....) موضوع شکایت موکل (آقای حسین ....) از آقایان بهمن .... و خانم فتانه .. .. و فرزانه ..... به اتهام تصرف عدوانی و در پی صدور قرار منع تعقیب از سوی دادیار محترم دادسرای شعبه اول دادسرای ناحیه هفتم تهران، ضمن اعتراض به قرار صادره، توجه شما را جلب می نماید. به نکات زیر:

    1- شاکی آنهم از حدود 2-3-5 سال قبل در غیاب موکل (آقای حسین...) و به دلیل حضور موکل در خارج از کشور ملک وی به شماره ثبت .... اصلی از سال 1382. فرعی واقع در خیابان شیخ صفی ......... بدون اجازه و رضایت موکل و اطلاع وی و از تصرف موکل در ملک خود بدون وجود عقد جلوگیری می کنند. پس از اطلاع از این موضوع، مشتری از افراد نامبرده شکایت می کند.

    2- شاکیان در جلسات کلانتری و نزد مدعی العموم صراحتاً اقرار کرده اند که بین آنها و مالک (موکل) قرارداد کتبی وجود ندارد. ضمناً متهم آنهم بابت تصرف در آپارتمان وجهی به مشتری پرداخت کرده و وجوه مورد ادعا از حساب شخصی شخص ثالثی غیر از متهم آنهم واریز شده است. لازم به ذکر است که این وجوه در حالی از حساب مادر همسر مشتری واریز شده که وی با مشتری مراودات مالی داشته و وجوه واریز شده برای تسویه بدهی وی به مشتری بوده و ربطی به پرداخت اجاره بها ندارد. از اموال موضوع شکایت

    3- شاکی انهم برای اثبات ادعای خود به شهادت شهود استناد کرده است در صورتی که شهود متهم همگی از بستگان نزدیک شاکی انهم باشند که شهادت وی قابل تأمل است و از سوی دیگر اظهارات شهود از نظر مدت تصرف و میزان وجوه مطالبات با یکدیگر مغایرت دارند.

    در خاتمه نظر فوق الذکر و با عنایت به اینکه تصرف در ملک موکل در غیاب وی و بدون وجود قرارداد، اجازه و ابلاغ موکل و پرداخت وجه توسط شاکی به وی انجام شده و با عنایت به اینکه عمل شاکی به استناد ماده 690 قانون مدنی از مصادیق جرم تصرف عدوانی است لذا حضور جنابعالی جهت رسیدگی و تخلف از قرار صادره درخواست می شود.

    مبینا قره گوزلو
    يکشنبه 23 / 5 - 12:08 AM
    بازدید : 172
    برچسب‌ها :

     

    زمانی که زن و شوهر در تصمیم طلاق با یکدیگر توافق کردند، از دادگاه تقاضای طلاق توافقی می کنند و دادخواست طلاق توافقی مربوطه را ثبت می کنند. این نوع طلاق در قانون مدنی با عنوان طلاق متقابل در ماده 1147 تعریف شده است. اما در این صورت مبادله نباید از مقدار دوهر بیشتر شود. طلاق توافقی

    در طلاق توافقی زوجین علاوه بر صورتجلسه موسوم به صورتجلسه طلاق توافقی در خصوص مهریه، پرداخت مهریه (یعنی معاوضی که زوجه در مقابل طلاق به زوج می دهد، قبول می شود. از جهیزیه ای که توسط شوهر می شود، اولاد مشترک و چگونگی حضانت آن به توافق طرفین، مهریه، نفقه گذشته و نفقه ایام عده، نفقه ضمن عقد و سایر مسائل ناشی از نکاح، نوشته شده است. و توافقنامه هایی را امضا کردند.

    طلاق توافقی تا زمانی که زن به عوض روی نیاورد، یکی از انواع طلاق متقابل محسوب می شود. در واقع برخلاف طلاق رجعی، در طلاق رجعی برای زوج وجود ندارد، بنابراین وقتی زوجه به عوض مراجعه می کند، طلاق توافقی تبدیل به طلاق رجعی می شود. مدارک لازم جهت تقدیم دادخواست طلاق توافقی:

    1- همانطور که در بالا ذکر شد، زوجین ابتدا توافقات خود را در یک گزارش جلسه هماهنگ و یکسان می کنند.

    2- سپس نسبت به تقدیم دادخواست طلاق توافقی اقدام می کنند.

    3- مدارک لازم جهت ارائه به دادگاه. شناسنامه طرفین، سند ازدواج و وکالت نامه در صورت مراجعه به وکیل برای این امر.

    4- از نظر هزینه دادرسی طلاق، طلاق توافقی جزو دعاوی غیر مالی محسوب می شود.

    مراحل انجام طلاق توافقی:

    تقدیم دادخواست به همراه مدارک (شناسنامه، سند ازدواج، صورتجلسه طلاق توافقی) عدم امکان سازش و درخواست صدور گواهی، مراجعه به مرکز مشاوره توسط دادگاه و اخذ نظر از مرکز مربوط، تشکیل جلسه و صدور گواهی عدم امکان سازش از سوی دادگاه مهلت اعتبار این گواهی سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا رأی قطعی می باشد به اداره ثبت مراجعه و طلاق توافقی را ثبت نمایند.

    موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1392

    ماده 12: در دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین، زوجه می تواند در دادگاه محل سکونت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوا کند مگر در موردی که بخواهد مطالبه مهریه غیرمنقول را بخواهد.

    ماده 13: در صورتی که زوجین نسبت به صلاحیت دادگاه خانواده علیه یکدیگر در حوزه های متعدد اقامه دعوی کرده باشند، دادگاهی که دادخواست بدوی به آن تقدیم شده است صلاحیت دارد. چنانچه در یک روز دو یا چند دادخواست تقدیم شود دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای زوجه را دارد به کلیه دعاوی رسیدگی می کند.

    ماده 14: در صورتی که یکی از زوجین در خارج از کشور سکونت داشته باشد دادگاه محل اقامت طرف مقیم ایران صالح به رسیدگی است. در صورتی که زوجین در خارج از کشور اقامت داشته باشند ولی یکی از آنها در ایران اقامتگاه موقت داشته باشد دادگاه محل سکونت مقیم ایران و در صورتی که هر دو دارای اقامت موقت در ایران باشند دادگاه محل سکونت موقت زوجه صلاحیت دارد در صورتی که هیچ یک از زوجین در ایران سکونت نداشته باشند، دادگاه شهرستان تهران صلاحیت دارد، مگر اینکه زوجین به اقامه دعوی در محل دیگری رضایت دهند.

    ماده 15- هرگاه ایرانیان مقیم خارج از کشور، امور و دعاوی خانوادگی خود را در محاکم و مراجع ذیصلاح محل اقامت خود مطرح کنند، احکام این دادگاه ها یا مراجع مذکور در ایران اجرا نمی شود مگر اینکه دادگاه صالح ایران به این احکام رسیدگی و اجرائیه صادر کند. سفارش. .

    تبصره - ثبت طلاق ایرانیان مقیم خارج از کشور در کنسولگری های جمهوری اسلامی ایران با درخواست کتبی زوجین با ارائه گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص ذیصلاحی که با ذیصلاح به کنسولگری ها معرفی می شوند امکان پذیر است. پیشنهاد وزارت امور خارجه و تصویب رئیس قوه قضائیه. ثبت طلاق رجعی منوط به انقضای مهلت است.

    زوجه در صورت طلاق متقابل می تواند با درخواست کتبی و گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص ذی صلاح فوق، طلاق خود را در کنسولگری ثبت کند.

    در مواردی که طلاق به درخواست زوج ثبت می شود، زن می تواند با رعایت این قانون برای استیفای حقوق قانونی خود به محاکم قضایی ایران مراجعه کند.

    مبینا قره گوزلو
    شنبه 22 / 5 - 1:10 PM
    بازدید : 217
    برچسب‌ها :


    تجدیدنظرخواهی از جرم صدور چک بلامحل

    قضات محترم دادگاه تجدیدنظر
     
    صلح و احترام
     
    در خصوص دادخواست بدوی موضوع اتهام موکل مبنی بر صدور دو فقره چک بلامحل مورخ 23/11/90 و 25/11/90 در دفاعیه و تجدیدنظرخواهی دادخواست بدوی به موجب بند الف ب و ج ماده 240 ق. قانون آیین دادرسی کیفری، ارائه می کنم:
     
    1- هر دو چک موجود در اختیار شاکی، سفته بوده و فاقد وصف کیفری می باشد. سند این ادعا عبارت است از:
     
    الف- طبق عرف و روال موجود در بازار ارز، طلا و سکه (شغل شاکی)، تقریباً 100 درصد چک های مبادله شده، سفته است و هیچکس برای پرداخت بدهی جاری خود چک صادر نمی کند.
     
    ب- از آنجایی که مبلغ هر دو چک یکسان است و هر دو با یک قلم و خط نوشته شده اند و به طور کلی کاملاً شبیه هم هستند، می توان نتیجه گرفت که برخلاف تاریخ های مختلف مندرج در هر دو چک در یک تاریخ صادر شده است. آنها
     
    ج- منبع صدور چکهای موضوع دعوی دو فقره چک به شماره ..... هر دو مورخ 90/9/11 (پانزده روز قبل از سررسید چکهای موضوع . این دعوی) هرکدام به مبلغ 1.755.000.000 ریال بوده است و در واقع پس از عدم امکان وصول چکهای مورخ 11.09.91 شاکی به مراجعه کننده مراجعه و مبلغ 220.000.000 ریال را بابت اضافه شدن کل مبلغ اضافی و چکهای موضوع پرداخت نموده است. از این دادخواست (چک های قبلی ضمیمه این لایحه است)
     
    د- منشأ و علت رد و بدل شدن چک های معارض این است که حدود 3 سال است که مشتری به دلیل مشکلات مالی شدید، مکرراً در ازای پرداخت سود از شاکی وجه دریافت کرده است. خیر قابل استناد است و البته شاکی محترم در بازار سکه و طلا و ارز نیز از این حیث شهرت دارد.
     
    هـ- کلیه موارد فوق قابل استشهاد به فرزند موکل (آقای محسن...) و همچنین در جلسه رسیدگی کلیه اطلاعات خود را بیان و به سؤالات قاضی محترم پاسخ داده است. البته صورتجلسه شهادت شاهد در پرونده موجود است اما مشخص نیست چرا به این اظهارات توجه نکرده اند.
     
    2- علت عدم پرداخت چکهای موضوع دعوی (صرف نظر از فقدان وجه کیفری و جرم نبودن صدور آنها) به دلیل مشکلات شدید مالی بوده و حبس وی هیچ منفعتی برای وی ندارد. جامعه و شاکی و پر واضح است که هدف شاکی چیزی جز فشار بر موکل نیست.
     
    باید به همین دلیل و برای جلوگیری از سوء استفاده دارندگان چک و فشار بی مورد به بدهکاران باشد که قانونگذار جدید به جای حبس طویل، ممنوعیت طولانی مدت از داشتن دسته چک را برای محکوم علیه در نظر گرفته است (اشاره به لایحه جدید). در خصوص صدور چک بلامحل)
     
    وی در پایان ضمن تاکید مجدد بر برائت و عدم تقصیر موکل و قول چکهای موضوع دعوی، توجه قضات محترم دادگاه تجدیدنظر را به صورتجلسات رسیدگی و رسیدگی جلب نمود. اظهارات ضمنی شاکی و اظهارات شهود پرونده، دلایل ذکر شده و شرایط موجود و درخواستی مبنی بر برائت موکل را صادر کرده ام.
     
    و در صورت وجود دلایل کافی از طرف آن مرجع و با عنایت به تقصیر موکل، از مراجع تقلید و تخفیف مجازات موکل (مجازات صدور چک بلامحل) تقاضا خواهم کرد زیرا حبس موکلی که هیچ نوع ندارد. دارای سابقه کیفری و فردی با شهرت است، چیزی نیست. دردی را دوا نمی کند و فقط باعث افزایش بدهی طلبکارانی می شود که بسیاری از آنها تاکنون اقدامی نکرده اند و قطعا جز سوء استفاده و فشار و بزرگ نمایی سودی برای شاکی ندارد.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 20 / 5 - 3:42 PM
    بازدید : 220
    برچسب‌ها :

    نکات مهم و نحوه تنظیم قرارداد اجاره

    1- اضلاع و جهت آنها:
    مشخصات کامل موجر و مستاجر و محل سکونت آنها (محل سکونت یا کار) در قرارداد ذکر شود. از آنجایی که در صورت بروز اختلاف، احضاریه و سایر اسناد قضایی به نشانی مندرج در قرارداد ارسال می شود، درج آدرس نادرست یا ناقص می تواند موجب بی اطلاعی یکی از طرفین از روند رسیدگی و در نتیجه تضییع حقوق وی شود.

    بنابراین، اصرار برخی از مالکان برای درج آدرس محل اجاره ای به عنوان محل سکونت، ممکن است به ضرر آنها تمام شود. در صورتی که هر یک از طرفین قرارداد را به وکالت از شخص دیگری و به عنوان وکیل وی امضاء کند، باید وکالت نامه درخواست و پس از بررسی دقیق، تصویر آن ضمیمه قرارداد شود. لزومی ندارد که موجر مالک مال مورد اجاره باشد و مالکیت منافع کافی است.

    البته در این مورد باید توجه داشت که حق انتقال منافع به غیر او سلب نشده است. به عبارت دیگر، مستاجر (که مالک منافع است) در صورتی که این حق در قرارداد اجاره از او سلب نشده باشد، می تواند مورد اجاره را مجدداً به دیگری اجاره دهد.

     

    2- مورد برای اجاره و استفاده مورد نظر:
    محل اجاره و لوازم جانبی آن از جمله تلفن، پارکینگ و انباری ذکر شود. همچنین در صورتی که عقد اجاره برای مقصود خاصی باشد مثلاً محل سکونت مستاجر، این موضوع نیز در قرارداد ذکر شود.

     

    3- مدت اجاره و اجاره:
    معمولا قرارداد اجاره مسکن به مدت یکسال منعقد می شود اما اجاره به مدت طولانی تر یا کوتاهتر بلامانع است. اجاره باید همزمان با امضای قرارداد به صورت نقدی پرداخت شود، مگر اینکه توافق دیگری صورت گرفته باشد.

     

    4- ضمانت نقض قرارداد:
    نقض برخی از شروط قرارداد برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می کند. اما به دلیل زمان بر بودن رسیدگی قضایی، این حق فسخ در بسیاری از موارد برای جلوگیری از تخلف یا جبران خسارات کافی نیست. مقتضی است در هنگام انعقاد قرارداد، برای تعهدات هر یک از طرفین، ضمانت اجرایی مانند «سپرده» قرار گیرد. ودیعه مبلغی است که متخلف باید در صورت نقض قرارداد به طرف مقابل بپردازد. به عنوان مثال، اگر موجر از استرداد قرض الحسنه (رهن) به مستاجر امتناع ورزد یا مستاجر ملک مورد اجاره را تخلیه نکند، اگرچه می توان از طریق مراجع قضایی متخلف را مجبور به انجام تعهد کرد، معمولاً خسارت ناشی از آن. زمان از دست رفته جبران نخواهد شد تعیین تعهد این زیان ها را جبران می کند. ضمناً وجود چنین شرطی در قرارداد، تخلف از مفاد قرارداد را برای متخلف هزینه بر می دارد و در نتیجه احتمال تخلف را کاهش می دهد.

    مبینا قره گوزلو
    چهارشنبه 19 / 5 - 2:13 PM
    بازدید : 203
    برچسب‌ها :

    لایحه دفاعی - تجدیدنظر در بدهی و پرداخت بدهی


    با عرض سلام و احترام

    اینجانب مهدی... در خصوص شماره پرونده .... در پاسخ به لایحه ارائه شده توسط وکیل متهم موارد ذیل را به دیوان عالی کشور تقدیم می نمایم:

    1- پس از صدور رای و الزام به پرداخت چک به دلیل عدم توانایی در پرداخت یکجا وجه حکم و کارمند و ورشکسته بودن و عدم توانایی پرداخت مبلغ چک دادخواست ورشکستگی دادم ولی متأسفانه با استدلال اشتباه وکیل متهم برای اثبات تاجر بودن اینجانب قاضی محترم فقط یک بار خرید لاستیک توسط اینجانب را یک عملیات تجاری می دانم و با این استدلال اخراج من را رد می کند. من که از پرونده ورشکستگی ناامید شده بودم مجبور شدم پرونده ورشکستگی تشکیل دهم، اما دادگاه بدوی من را تاجر نشناخت و دادخواست ورشکستگی را رد کرد. وکیل متهم که سعی کرده بود دادگاه ورشکستگی را متقاعد کند که من تاجر هستم، در دادگاه ورشکستگی که منافع خود را در خطر می بیند، تمام تلاشش این بود که ثابت کند من تاجر نیستم! نهایتاً در مرحله تجدیدنظر، حکمی مبنی بر اینکه تاجر نیستم صادر می شود. (پیوست شماره 1)

    پس تا اینجا برای شما روشن است که خوانده فقط سعی در به تأخیر انداختن رسیدگی و ایجاد مانع برای اضافه کردن خسارت تاخیر در پرداخت چک کرده است زیرا در آن زمان مبلغ چک به حدود یک میلیارد تومان.

    2- برادرم زمینی به ارزش یک میلیارد و صد میلیون تومان را به اجرای احکام شعبه معرفی می کند که در واقع برای رهایی من از این وضعیت بود که پاسخگو به قیمت گذاری کارشناسی و قیمت ملک معترض بود. در پنل کارشناسی 430 میلیون تقویم است. و متهم به عنوان بخشی از خواسته خود آن را تصرف و تملک می کند.

    3- پس از رد دادخواست ورشکستگی و اثبات تاجر نبودن، مجدداً در سال 1377 دادخواست ورشکستگی خود را تقدیم و در تاریخ 27/03/1378 به دلیل صوری (عدم ضمیمه مشخصات اموال و عدم الصاق) دادخواست ورشکستگی اقامه کردم. ذکر سهام به عنوان جزء اموال خود مردود است.

    4- وکیل خوانده در بند «د» لایحه قانونی خود مدعی شده است که در این دعوا شرایط شکلی دادخواست ابطال احراز نشده است و دلیل بر این مدعا را فقدان دلیل استناد کرده است. مصادره، شهادت شهود و سایر اسناد است. ضمیمه می شود در دادخواست شهود معرفی و اعلام شده است که هر زمان که این مرجع مقتضی بداند برای شهادت حضور خواهند یافت. جلسه دیگر به تعویق افتاد.) از طرفی توجه داشته باشید که در فهرست اموال و دارایی های اینجانب کلیه حساب های بانکی با مبلغ مندرج در آن ذکر شده و به این دادگاه ارائه شده است که لازم است. لازم به ذکر است که صورت اموال مذکور، صورت اموال و دارایی اینجانب در زمان تقدیم دادخواست می باشد که البته تاکنون از این مبلغ فراتر نرفته است و فقط فیش حقوقی جدید و افزایش حقوق است که می باشد. به منظور اثبات صداقت و حسن نیت به این دادگاه ارائه شده است. (که بعد از ارسال دادخواست بود)

    5- وکیل متهم مدعی است در مبایعه نامه به تشریفات ماده 9 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی عمل نشده است در حالی که در استشهاد نامه پیوست دادخواست به صراحت نام و هویت شهود و آشنایان و شهود ذکر شده است. سایر موارد ضروری و مشترک مندرج در مبایعه نامه. و همچنین سایر جزئیات شهادت قطعا با حضور شهود در جلسه و شهادت بیان و اعلام خواهد شد. بدیهی است این گونه ادعاهای واهی وکیل متهم صرفاً جهت انحراف ذهن جنابعالی و جریان رسیدگی از مسیر صحیح یعنی توجه و ارزش گذاری به دلایل ارائه شده بوده است. روایات دیگران در واقع ادعاهایی است که نیاز به اثبات دارد و جای تعجب است که از وکیل محترمی که در قاعده «البینه علی المدائی» مسلط است و در بند «د» آن را بیان کرده است، چنین ادعاهایی می شود. "از صورت حسابش!

    6- در توضیحات شرکت و سهامدار بودن اینجانب لازم به ذکر است که شرکت با مسئولیت محدود از سال 1374 تاکنون فعالیتی نداشته و سهامداران آن مهدی و محمدرضا می باشند. دارایی شرکت حدود 26 میلیون و بدهی آن حدود 18 میلیون تومان است که به دلیل اینکه توانایی انحلال بدهی های آن را نداریم، تصفیه نشده است. (سرمایه من حدود 3 میلیون و 600 هزار تومان است). با کاسب بودن حکم قطعی مبنی بر تاجر نبودن من صادر شده و تاکید وکیل متهم بر این موارد جای تعجب دارد. اگر این شرکت از نظر متهم و وکیل او ارزشمند است حاضرم در ازای یک بندر این شرکت را به او بسپارم.من بدهکارم! یا به آنها هدیه ای مجانی می دهم!

    ذکر و تذکر این نکته خالی از لطف نیست که در هیچ جای قانون تجارت شریک بودن در شرکت یک عملیات تجاری فرض نشده است و این طور نیست که شریک شرکت تجارتی خود تاجر باشد و عملیات بازرگانی که موجب ایجاد وصف تاجر بودن در شخص حقیقی می شود، ماده 2 قانون تجارت برشمرده شده است.

    در پایان از جنابعالی با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی جامعه و افزایش شدید نرخ تورم و همچنین کارمند و ورشکسته بودن اینجانب که حداقل قابل احراز است، از یک طرف خواهشمندم. از انبوه دادخواست ورشکستگی و نیز دلایل و مدارک پیوست اعم از مبایعه نامه و آمادگی شهود برای شهادت و از سوی دیگر ایجاد موانع در راه اثبات بدهی توسط خوانده که صرفاً ضرر و زیان بوده است. به نفع خود، لازم است دستور لازم در مورد اثبات بدهی صادر شود.

    مبینا قره گوزلو
    سه شنبه 18 / 5 - 1:55 PM
    بازدید : 305
    برچسب‌ها :

    ورشکستگی تاجر یا شرکت های تجاری در نتیجه ناتوانی در پرداخت وجوه و بدهی هایی است که بر عهده وی است. ورشکستگی و مقررات آن فقط مختص تجار و شرکت های تجاری است و افراد عادی نمی توانند از مقررات ورشکستگی استفاده کنند و در صورت ادعای عدم توانایی در پرداخت بدهی، موسسه مشابهی وجود دارد که به آن ورشکستگی می گویند.

     

     

    ورشکستگی تاجر

     

     

    بین ورشکستگی و مصادره تفاوت هایی وجود دارد، به محض اعلام ورشکستگی، از تصرف در اموال و دخالت در امور مالی خود محروم می شود، اما صدور حکم توقیف او را از اداره اموال خود محروم نمی کند. همچنین حکم ورشکستگی برای کلیه اشخاصی که با تاجر معامله کرده اند نافذ و معتبر است. علاوه بر موارد فوق، قانون برای تصفیه امور تاجر ورشکسته مقررات خاصی پیش بینی کرده است و طلبکاران برای تقسیم اموال ورشکسته اولویت ندارند. اما در مورد بدهکار هر طلبکاری که زودتر اقدام کند زودتر به نتیجه می رسد

     

     

     

     

    اعلام ورشکستگی

    ورشکستگی باید طبق حکم دادگاه اعلام شود و تا زمانی که دادگاه حکم ورشکستگی را صادر نکند، ورشکستگی تاجر ثابت نمی شود.

     

     

     

     

     

     

     

    تأثیر حکم ورشکستگی بر طلبکاران ورشکسته

    طلبکاران ورشکسته موظفند از تاریخ صدور حکم ورشکستگی خود را به مدیر تصفیه یا اداره تصفیه معرفی و اسناد و مدارک مطالبات خود را ارائه کنند تا ادعای آنها ثابت شود. در این صورت طلبکاران 2 ماه فرصت دارند تا با ارائه مدارک مطالبات خود را اعلام کنند.

     

     

     

     

    تأثیر حکم ورشکستگی بر بدهکاران ورشکسته

    اداره تصفیه باید ظرف یک ماه به بدهکاران ورشکسته تذکر دهد که خود را معرفی کنند. متخلفان از این اخطار ۲۵ درصد جزای نقدی و به حبس از ۳ تا ۶ ماه محکوم خواهند شد.

     

     

     

     

    ورشکستگی به دلیل تقصیر و تقلب

    در صورتی که تاجر در مخارج شخصی خود احتیاط نکند و زیاد خرج کند یا به قصد تأخیر در ورشکستگی خود بالاتر از قیمت روز بخرد یا کمتر بفروشد یا علی الحساب کمتر از قیمت روز یا بدون عارضه به دیگری بفروشد. . در صورت احراز تعهد، «ورشکسته به تقصیر یا تقلب» محسوب می شود. در صورتی که ورشکسته کلاهبردار شناخته شود به حبس از 1 تا 5 سال و در صورت تقصیر ورشکسته به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم می شود.

    مبینا قره گوزلو
    شنبه 15 / 5 - 4:30 PM
    بازدید : 197
    برچسب‌ها :


    جرایم علیه تمامیت جسمانی است و معنای آن قصاص (در اصطلاح عامیانه) و وارد کردن خسارت عینی است که مجرم به قربانی وارد کرده است، مثلاً اگر کسی با پاشیدن اسید در داخل بدن او را کور کند. از راه دیگر، قربانی حق خواهد داشت. با ریختن اسید روی چشمان وی (البته با نظارت و کنترل دادگاه و اجرای احکام) برای نابینایی وی و یا در صورت قتل عمد، والدین حق دارند جان مرتکب را بگیرند. قصاص یکی از ویژگی های نظام حقوقی اسلام و ادیان ابراهیمی است. نکات و شرایط اجرای قصاص

    1- در صورتی که مرتکب پدر یا یکی از اجداد پدری متهم باشد، باید در دادگاه ثابت شود و در صورت عدم اثبات، حق قصاص حسب مورد با قسامه ثابت می شود. ولی یا متهم یا قیم او.

     

    2- مرتکب باید عاقل و از نظر دینی با قربانی برابر باشد.

     

    3- جنایات عمدی نسبت به خردسالان موجب قصاص است.

     

    4- مرتکب جنایت عمدی بر دیوانه مجازات نمی شود ولی علاوه بر پرداخت مهریه به تعزیر محکوم می شود.

     

    5- جنایت عمدی نسبت به جنین حتی اگر بعد از فوت روح باشد مستوجب قصاص نیست ولی مرتکب به دیه محکوم و طبق قانون به مجازات می رسد. اگر جنینی زنده به دنیا بیاید و توانایی ادامه حیات را داشته باشد و جنایت قبل از تولد منجر به عیب یا فوت بعد از تولد شود و یا بعد از تولد عیب او باقی بماند، قصاص ثابت است.

     

    6- ارتکاب جنایت در حالت مستی و عدم تعادل روانی در اثر مصرف داروهای روانگردان و مانند آن. در این صورت مرتکب مستوجب قصاص است، مگر اینکه ثابت شود به دلیل مستی و عدم تعادل روحی، اختیار از او به طور کلی سلب شده است. در این صورت به دیه و مجازات جزایی محکوم می شود. نکته در اینجا این است که اگر مشخص شود مرتکب قبلاً برای چنین عملی خود را مست کرده است یا می داند که مستی و عدم تعادل روحی او باعث ارتکاب جرم می شود، جرم عمدی محسوب می شود.

     

    7- شک در بالغ یا عاقل بودن مرتکب: در صورتی که هنگام ارتکاب جرم در بالغ یا عاقل بودن مرتکب شک وجود داشته باشد پس از تحقیقات و تحقیقات مرجع قضایی و متهم یا بزه دیده مدعی عمد بودن جرم باشد. در دوران بلوغ او یا همدستش از جنون قبلی خود بهبود یافته است، اما مرتکب می تواند خلاف آن را ادعا کند، اما متهم یا متهم باید ادعای خود را ثابت کند. در صورت عدم اقامه بینه، قصاص باطل می شود. اگر حالت سابق در زمان وقوع جرم بوده، مرتکب مجنون بوده است، مرتکب باید جنون خود را در حین ارتکاب اثبات کند تا قصاص ساقط شود. در غیر این صورت قصاص با قسم ولی یا ولی بر او یا ولی او ثابت می شود.

     

    8- جنایت عمدی غیر مسلمان نسبت به مسلمان، ذمی، مستمن یا مسلمان: وقتی غیرمسلمان عمداً نسبت به مسلمان، ذمی، مستمن یا مسلمان مرتکب جرم شود، حق قصاص ثابت است. در این موضوع فرقی بین ادیان و مذاهب و گرایش های فکری نیست. اگر مسلمان، ذمی، مستمن یا مسلمان، نسبت به غیر مسلمانی که ذمی، مستمن و مسلمان نیست، جنایت کند، قصاص ندارد. در این صورت مرتکب به مجازات مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود.

     

    غیر مسلمانانی که اهل ذمه و مستمع نیستند و قراردادی ندارند و تابعیت ایران و یا تابعیت کشورهای خارجی را دارند و طبق قوانین و مقررات وارد کشور شده اند به حکم اطمینان دارند.

     

    اگر مقتول غیر مسلمان باشد و مرتکب قبل از اجرای قصاص مسلمان شود، قصاص ساقط می شود و علاوه بر پرداخت دیه به مجازات مقرر در کتاب پنجم تعزیرات محکوم می شود.

     

    9- شک در مسلمان بودن مقتول: در صورتی که پس از تحقیقات و تحقیقات مقام قضایی در مسلمان بودن مجنی علیه در هنگام ارتکاب جرم و حالت قبل از جنایت غیراسلامی بوده است. متهم یا بزه دیده مخالف ادعا است. اینکه جنایت عمدی در حالی صورت گرفته که مسلمان شده است و مرتکب ادعا می کند که جنایت قبل از اسلام آوردن او انجام شده است، ادعای ولی یا مقتول علیه او باید ثابت شود و در صورت عدم اثبات قصاص است. فسخ شده و مرتکب باید دیه بدهد و مجازات مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم است. اگر حالت قبل از جنایت اسلام او بوده است، وقوع جرم در حالت غیر اسلامی مقتول باید باشد.ثابت شود تا قصاص لغو شود. حکم این ماده حتی در صورت شک موجه در مجنون بودن او صحیح است.

    مبینا قره گوزلو
    پنجشنبه 13 / 5 - 5:31 PM
    بازدید : 186
    برچسب‌ها :

    مفهوم، کاربرد و مرجع صالح برای درخواست تامین

     

     

     

    مفهوم، درخواست و مرجع صالح برای درخواست شواهد

     

    تأمین در لغت به معنای تأمین، آرام کردن و حفظ است، دلیل چیزی است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوی به آن استناد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی تأمین دلیل به معنای حفظ دلایل موجود برای امکان استفاده از آن در آینده است. درخواست ارائه دلیل و نکات مهم آن

     

    دلیل چیزی است که اصحاب دعوا برای اثبات ادعای خود یا دفاع از خود به آن تکیه می کنند.

     

    ارائه دلایل به معنای ذخیره دلایل موجود برای استفاده از آنها در آینده است.

     

    تقاضای ارائه دلیل که به صورت قرار صادر می شود در ماده 149 قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده است به این صورت که اگر کسی حقی داشته باشد و احتمال سلب حق وجود داشته باشد. در آینده به دلیل ناپدید شدن شواهد موجود می تواند با این درخواست به حفظ دلایل کمک کند.

     

    زمان ارائه این درخواست:

     

    1. قبل از طرح دعوی اصلی (مرجع صالح شورای حل اختلاف) است.

     

    2. همزمان با طرح دعوای اصلی و تقدیم دادخواست ( مرجع رسیدگی کننده به دعوی عموماً در قانون است مرجع صالح شورای حل اختلاف محلی است که دلایل و امارات مورد درخواست در حوزه آن واقع است و در صورتی که شورای اختلاف در آن مکان نیست، رسیدگی دادگاه محلی است.) زمان ارائه درخواست اثبات

     

    به موجب ماده 150 قانون آیین دادرسی مدنی:

     

    درخواست را می توان قبل از طرح دعوی یا در جریان دادرسی مطرح کرد.

     

    درخواست می تواند کتبی یا شفاهی باشد

     

    درخواست با توجه به تعداد خوانندگان به اضافه یک نسخه از مدارک به شورا ارائه می شود.

     

    ماهیت و درجه اعتبار ارائه دلیل:

     

    ارائه دلیل در واقع اخذ و حفظ آن است و صرف اخذ و ثبت وضعیت دلیل بر تأیید یا رد ارزش یا وجود آن به عنوان دلیلی برای اثبات ادعای شاکی نیست. بلکه مرجع مربوطه دستور عرضه را صادر می کند، اما مرجع رسیدگی کننده به اختلاف باید در مورد ارزیابی، ارزش و اعتبار آن تصمیم گیری کند.

     

    فرآیند صدور حکم ارائه دلیل و اجرای آن:

     

    1- شورا با احراز فوریت ارائه دلیل نسبت به صدور دستور اقدام خواهد کرد.

     

    2- موضوع را به کارشناس ارجاع می دهد و در این دسته خواهان باید حق الزحمه کارشناسی را نیز بپردازد.

     

    3- کارشناس ظرف 10 تا 15 روز نظریه را به شورا ارائه می کند.

     

    4- هنگامی که در جلسه دادرسی درخواست اثبات ارائه می شود، مانند زمانی که در دادخواست، بررسی محل را یکی از دلایل خود ذکر می کنیم و برای اینکه طرف مقابل در حین دادرسی، دلیل را از بین نبرد، خواسته است. برای اثبات پس از صدور دستور و تنظیم صورتجلسه مطرح می شود. مرتبط، رونوشت آن به پرونده اصلی دعوی پیوست می باشد.

     

    5- پس از تایید فوریت قرارداد تامین، بدون حضور طرفین و جلسه، رای صادر خواهد شد.

     

    6- اجرای حکم به عهده قاضی علی البدل / مدیر دفتر / صادرکننده رأی می باشد.

     

    7- هنگام ارائه دلیل مبنای حکم است. عضو اجرایی موظف است فقط آنچه را که قاضی می‌خواهد انجام دهد، اما در صورتی که درخواست بررسی ادله به چند دلیل همزمان باشد. متقاضی می تواند برای چندین مورد درخواست ارائه مدرک کند، به عنوان مثال: شهادت شاهد، معاینه محل، نظر کارشناسی.

     

    ارائه دلیل در امور قضایی

     

    اما ارائه دلیل برای حفظ و رسیدگی به دلایل است و اینکه تا چه حد در پرونده تعیین کننده خواهد بود بستگی به نظر قاضی دارد.

     

    به عنوان مثال شما مدارک و مدارکی دارید که در حال از بین رفتن هستند یا ممکن است از بین بروند و آمادگی طرح دعوا یا استفاده از این مدارک را ندارید و هدف شما این است که فعلا این مدارک را در مکانی امن نگهداری کنید. در این صورت بهترین راه ارائه مدرک است.

     

    مثال دیگر برای تعریف تأمین این است که مثلاً اتومبیلی با اتومبیل شما برخورد کرده و خسارت وارد کرده است و طرف شما حاضر به پرداخت خسارت نیست. در این زمان می خواهید خسارت برآورد شود تا اگر بعداً از طریق طرح دعوی می خواهید خسارت را وصول کنید، خسارت در زمان رسیدگی مشخص شود یا مثلاً مستاجر یک اموال و پس از انقضای مدت اجاره به منظور عدم استحقاق خسارت و غرامت. و مبلغ ودیعه و تخلیه و جای خالی عین مستأجره را مطالبه می کنید، دلیل مجلس و روزی می دهید.

     

    درخواست اقامه دلیل در صلاحیت شورای حل اختلاف است که دلایل و امارات درخواستی در حوزه آن است، مگر در جاهایی که شورای حل اختلاف تشکیل نشده باشد که در این صورت باید به مراجع مذکور داده شود. دادگاه.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:43 PM
    بازدید : 330
    برچسب‌ها :

     

     

     

     

    طلاق توسط زوجه

     

    در بند «الف» سند نکاح آمده است: زوج در حین انعقاد نکاح خارج از ازدواج شرط می کند که اگر طلاق به تقاضای زوجه نباشد و به تشخیص دادگاه تقاضای طلاق شود. به دلیل تخلف زن از وظایف زناشویی یا اخلاق و رفتار ناپسند وی نبوده است، شوهر مکلف است طبق نظر دادگاه نیمی از اموال موجود خود را بلاعوض به همسرش واگذار کند. در بند «ب» همان، زوج علاوه بر عقد نکاح، وکالت بلاعزل با حق وکالت به زن می دهد. برای احراز شرایط بر عهده وکیل مرد است که شخصاً یا با انتخاب شخص دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه و پس از اثبات دعوا، تقاضای طلاق نماید.

     

    12 شرط ازدواج و طلاق به درخواست زوجه

     

    این شروط علاوه بر عقد نکاح که شامل 12 شرط است و به آن شروط دوازده گانه عقد می گویند، عبارتند از:

     

    1- در صورت استنکاف زوج از پرداخت مخارج زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه، زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

     

    2- دومین شرط ذکر شده در عقد که به زن اجازه طلاق می دهد، رفتار ناشایست شوهر به حدی است که ادامه زندگی را برای زن غیر قابل تحمل کند.

     

    3- شرط سوم که با وجود آن زن حق طلاق دارد بیماری خطرناک صعب العلاج مرد است به حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.

     

    4- شرط چهارم دیوانه بودن مرد در صورت عدم امکان فسخ.

     

    5- شرط پنجم مندرج در عقد این است که مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی لطمه می زند اشتغال داشته باشد، در این صورت زن می تواند تقاضای طلاق کند.

     

    ۶- محکومیت زوج به ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که به دلیل عدم توانایی پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت یا به حبس و جزای نقدی که جمعاً منجر به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود. و حکم معوق است تنفیذ از دیگر شروط عقد ازدواج است که احتمال طلاق را به زن می دهد.

     

    7- ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه زندگی خانوادگی را مختل کرده و ادامه زندگی را برای زوجه با مشکل مواجه سازد، مانند اعتیادی که منجر به بیکاری زوج شود، فروش اثاثیه منزل و آسیب رساندن به جسم. و سلامت روان زوجه و فرزند شدن

     

    8- هشتمین شرطی است که بر اساس آن زن حق طلاق می گیرد. در صورتی که زوجین بدون عذر موجه زندگی خانوادگی را ترک کنند یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کنند، زوجه می‌تواند بدون حضور زوج با مراجعه به دادگاه طلاق خود را ثبت کند.

     

    9- از جمله مواردی که دادگاه تقاضای طلاق زن را می پذیرد و در ضمن عقدنامه نیز به آن اشاره شده است، محکومیت قطعی شوهر به دلیل ارتکاب جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از مجازات و مجازات است. منافی حیثیت و شئون خانوادگی زن است، تشخیص این امر بر حسب احوال زن و سایر آداب و رسوم و موازین با دادگاه است.

     

    10- شرط دهم از شروط دوازده گانه عقد این است که مرد بعد از 5 سال زندگی مشترک به دلیل نازایی یا سایر عوارض جسمی صاحب فرزند نشود که در این صورت زن می تواند تقاضای طلاق کند.

     

    11- همچنین اگر زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود، دادگاه حکم طلاق می دهد.

     

    12- آخرین شرطی که شوهر در عقد امضا می کند و به زن خود حق طلاق می دهد، ازدواج مجدد مرد بدون اذن زن است و در صورت وقوع، زن از مرد حق طلاق می گیرد.

     

    علاوه بر شرایط مندرج در عقد ازدواج، زن می تواند شامل حق سکونت نیز باشد که به زن حق تعیین محل سکونت، حق تحصیل و حق کار یا هر شرطی که مغایرت نداشته باشد می دهد. به مقتضای عقد ازدواج در سند ازدواج خود با توافق شوهر.

     

    زن با احراز یکی از شروط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه می تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد، با مراجعه به دادگاه خانواده و طی مراحل قانونی تقاضای طلاق کند.

     

    همچنین در مواردی اتفاق می‌افتد که زن و مرد بر حق طلاق زن بدون پیش‌شرط توافق کنند و یا زن به دنبال کسب این حق باشند که در صورت ثبت نام مرد در دفاتر رسمی، خارج از این دوازده شرط محقق می‌شود. کارشناس ارشد "وکالت طلاق". به زن که در این صورت زن می تواند در هر زمان و بدون توجه به هر شرطی از دادگاه تقاضای طلاق کند.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:42 PM
    بازدید : 185
    برچسب‌ها :

     

     

     

     

     

     

    ویژگی های شکایات کیفری و حقوقی چک

     

    کیفری یا حقوقی بودن چک در مواقعی مطرح می شود که چک به اصطلاح چک برگشتی یا برگشتی مشکل داشته باشد و نوع مسئولیت صادرکننده چک را مشخص می کند یعنی نشان می دهد که او چک را صادر کرده است. مسئولیت حقوقی یا کیفری دارد. بررسی کیفری و حقوقی

     

    در چک کیفری علاوه بر اینکه چک قابل وصول است، صادرکننده چک نیز به حبس محکوم می شود اما در چک حقوقی فقط چک قابل وصول است و صادرکننده چک. چک قابل مجازات نیست

     

    نوع چک علاوه بر تعیین وجود یا عدم مجازات، تعیین کننده سرعت رسیدگی و نحوه رسیدگی نیز می باشد. چک کیفری سریعتر از چک حقوقی نتیجه می گیرد و دارنده چک در صورت شکایت کیفری سریعتر به وجه خود می رسد و درگیر مراحل پیچیده دادخواست حقوقی نمی شود.

     

    اما فرصت شکایت کیفری محدود است.

     

    در مورد چک حقوق و دستمزد همیشه می توانید درخواست پرداخت را مطرح کنید و مانند سایر مطالبات از راه قانونی پیگیری کنید. اما در چک کیفری رعایت دو بازه زمانی شش ماهه برای شکایت کیفری چک الزامی است.

     

    طبق ماده ۱۱ قانون صدور چک، دارنده چک حداکثر تا شش ماه از تاریخ صدور چک فرصت دارد آن را به بانک تحویل داده و آن را مسترد کند و گواهی عدم پرداخت را از بانک دریافت کند. در صورت انقضای این مهلت، چک دیگر قابل تعقیب کیفری نیست.

     

    همچنین دارنده چک تا شش ماه پس از صدور گواهی عدم پرداخت از بانک فرصت دارد نسبت به شکایت کیفری از صادرکننده چک اقدام کند. چنانچه در این دو مهلت استرداد چک و شکایت کیفری صورت نگیرد، امکان شکایت کیفری وجود ندارد و تنها راه وصول خواهان، دادخواست قانونی است.

     

    البته دلایلی که بر اساس آن می توان چک را برگشت داد عبارتند از: کمبود نقدینگی کافی در حساب، دستور عدم پرداخت توسط صاحب حساب، عدم تنظیم صحیح چک، به عنوان مثال مغایرت مندرجات چک. اشتباهی در چک وجود دارد و یا امضای چک با امضای بانک مطابقت ندارد و به این ترتیب حساب مسدود می شود.

     

    برای شکایت کیفری در صورتی که دارنده چک در مهلت مقرر به بانک مراجعه کند و چک وصول نشده باشد، چک باید مسترد شود و گواهی عدم پرداخت حاوی مشخصات چک و مشخصات چک باشد. صادرکننده چک و دلیل عدم پرداخت و بر اساس این گواهی می تواند در دادگاه شکایت کند.

     

    حال دارنده چک می تواند با در دست داشتن دو نسخه پشت و رو چک و دو نسخه گواهی عدم پرداخت، اصل چک و در مهلت شش ماهه ذکر شده، رونوشت ها را برابر اصل کند. کارت شناسایی در مقام قضایی محلی و شکایت خود را تنظیم کند و با مدارک به دادسرای محل مراجعه و شکایت کیفری کند.

     

    مجازات صادرکننده چک کیفری

     

    در ماده 7 قانون صدور چک آمده است:

     

    چنانچه مبلغ مندرج در چک کمتر از ده میلیون ریال باشد به حداکثر شش ماه حبس محکوم خواهد شد.

     

    در صورتی که مبلغ چک بین 10 تا 50 میلیون ریال باشد، مجازات صادرکننده چک شش ماه تا یک سال حبس است.

     

    در صورتی که مبلغ چک بیش از 50 میلیون ریال باشد مجازات صادرکننده یک تا دو سال حبس و دو سال از داشتن دسته چک نیز محروم می‌شود.

     

    در صورتی که صادرکننده با علم به مسدود بودن حساب بانکی خود اقدام به صدور چک نماید به حداکثر مجازات مذکور محکوم خواهد شد.

     

    راه دیگری نیز برای دریافت درخواست وجود دارد که به هر حال انجام می شود، به خصوص زمانی که مهلت مذکور به پایان رسیده باشد یا چک شرایط جریمه شدن را نداشته باشد. چک سند معتبری است که می توانید به اجرای ثبت مراجعه کرده و از طریق صدور اجرائیه نسبت به دریافت وجه چک اقدام نمایید. در این صورت دارنده چک پس از دریافت گواهی عدم پرداخت، این گواهی را به همراه اصل چک جهت اجرا به اداره ثبت اسناد محل می برد. البته در این صورت باید مبلغی را بابت حق الزحمه در صندوق اجرا و در صورت اطلاع از وجه صادرکننده چک جدا از مستثنیات بدهی واریز کند.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:41 PM
    بازدید : 217
    برچسب‌ها :

     

     

     

     

     

     

    لوات، تفخیه و مصحق

     

    در این مبحث به معانی کلمات لوات، تفخیز و مسامحه پرداخته شده و سپس حکم قانون مجازات اسلامی در مورد آنها مورد توجه قرار گرفته است.

     

    لوات

     

    ماده ۲۳۳- لوات عبارت است از نفوذ اندام تناسلی مرد به اندازه پوست ختنه گاه در بدن مرد.

     

    ماده ۲۳۴- حد مجازات مرتکب در صورت خشونت یا اکراه یا داشتن شرایط اسب اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد مجازات موضوع در هر حال (حضور یا عدم حضور اسب) اعدام است.

     

    تبصره 1- در صورتی که مفعول غیرمسلمان و مفعول مسلمان باشد حد مفعول اعدام است.

     

    تبصره 2- احسان به این معناست که مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در عین حال که بالغ و عاقل است در دوران بلوغ با همان زن در گذشته جماع کند و هر وقت بخواهد امکان دارد. به همین ترتیب با او رابطه جنسی برقرار کنید. .

     

    شته

     

    ماده 235- فاخیش عبارت است از قرار دادن اندام تناسلی مرد بین ران یا محل نشستن مرد.

     

    تبصره- دخول در حکم تحفخیز کمتر از ختنه است.

     

    ماده 236 ـ در تفخید حد موضوع و موضوع صد ضربه شلاق است و به همین دلیل فرقی بین محبوس و غیر حبس و زورگیر و غیر حبس نیست. خشن.

     

    تبصره- در صورتی که مفعول غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد مفعول اعدام است.

     

    ماده 237 ـ همجنس گرایی مرد غیر از جماع و جماع از قبیل بوسیدن و لمس کردن از روی شهوت موجب سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق درجه شش است.

     

    تبصره 1- حکم این ماده در مورد انسان مؤنث نیز جاری است.

     

    تبصره 2- حکم این ماده شامل مواردی که قانوناً مشمول حد است نمی شود.

     

    ماساهاها

     

    ماده 238- مسحاخه یعنی انسان زن اندام تناسلی خود را روی اندام تناسلی همجنس قرار دهد.

     

    ماده ۲۳۹- حد شکنجه صد ضربه شلاق است.

     

    ماده 240- فرقی بین موضوع و مفعول، مسلمان و غیرمسلمان، محفوظ و غیر محفوظ، خشونت و غیر خشونت نیست.

     

    ماده 241- در صورت عدم اثبات قانونی جرایم منافی عفت و منکر متهم، هرگونه تحقیق و بازجویی برای کشف موارد پنهان ممنوع است. احتمال ارتکاب خشونت، اکراه، سوء استفاده، آدم ربایی یا غفلت یا مواردی که به موجب این قانون مشمول حکم ارتکاب خشونت می شود از شمول این حکم مستثنی است.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:41 PM
    بازدید : 261
    برچسب‌ها :

     

     


    مقایسه ابطال اجرایی با ابطال عملیات اجرایی

    پس از احراز مطالبات طلبکار و بدهی مدیون و دستور پرداخت آن از سوی مرجع رسیدگی، مرحله اجرا آغاز می شود و با درخواست محکوم له و متقاضی جریان می یابد. صرف نظر از اینکه مجری حکم، مراجع قضایی باشد یا مراجع اداری و غیر قضایی، همواره راه هایی برای توقف دائم یا موقت عملیات اجرایی وجود دارد. به ویژه در مورد اجرائیات صادره از سوی اداره ثبت احوال، دو روش متداول برای ابطال و توقف آنها وجود دارد. در ادامه به مقایسه این دو روش می پردازیم و در صورت تمایل به درک کامل موضوع، مطالعه مقالات و مقالات مرتبط که لینک آن در زیر مقاله آمده است، توصیه می شود. نکات مهم در خصوص ابطال اجراییه ثبت نام

    1- شکایت از اجرای احکام. دعوای شخصی است که اجرای سند رسمی را خلاف مفاد سند یا خلاف قانون بداند یا از نظر دیگری از اجرائیه شکایت داشته باشد مانند شخص. که مدعی شده مهریه زوجه را پرداخته یا به نحوی دیگر تکلیف او منفجر شده است. است، از حکم اجرای مهریه شکایت می کند و یا شخصی که مدعی امانی بودن چک است، حکم اجرای چک را خلاف قانون و به طور کلی هر نوع اجرائیه ای را که از طرف اداره ثبت صادر می شود، می داند.

    2- ادعای مذکور مشمول ماده 1 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر رسمی مصوب 1322 می باشد.

    3- رسیدگی به دعوی مذکور در صلاحیت دادگاه محلی محل صدور اجرائیه می باشد.

    تبصره ـ در فرض اینکه اجرای عملیات به حوزه ثبتی محل وقوع ملک داده شود رسیدگی به دعوی در صلاحیت دادگاههای حوزه ثبتی است نه مجری.

    4- اقامه دعوی ابطال مانع از اجرا نیست مگر اینکه دادگاه بنا به تقاضای خواهان و احراز قوی بودن دلایل شکایت یا جبران خسارات احتمالی ناشی از اجرای مفاد سند غیر ممکن یا غیر ممکن باشد. ، و پس از اخذ امنیت عملیات به تاخیر می افتد. اجرائیه صادر کند.

    نکته مهم: دستور مذکور موقت نبوده و مشمول مفاد دستور موقت نمی باشد.

    5- مهم ترین نکته این است که در صورت فسخ یا خاتمه یافتن عملیات اجرایی موضوع دستور در حین دعوا، با صدور و قطعی شدن رای ابطال دستور، عملیات به حالت قبل برمی گردد. و اساساً در این خصوص نیازی به درخواست لغو عملیات نیست. قابل اجرا نیست. (مشابه آنچه در ماده 39 قانون نحوه اجرای احکام پیش بینی شده است)

    6- مالی یا غیرمالی بودن ادعا منوط به مفاد سند است. اگر سند مالی باشد، ادعا مالی است و در غیر این صورت غیر مالی است.

    7- دعوی ابطال عملیات اجرایی عبارت است از ادعای شخصی (اعم از مدیون سند یا هر شخص ثالث دیگری) که ادعای حق مالکیت موضوع اجرا یا به هر دلیل دیگری از اجرائیه شکایت کند. عمل. این ادعا از هر شخصی اعم از مدیون سند یا شخص ثالث پذیرفته شده است و مشمول مواد 169 به بعد قانون اجرای احکام استاد رسمی می باشد.

    8- رویه قضایی در خصوص این دعوا به این صورت است که علیرغم اینکه از صلاحیت ذاتی رئیس ثبت احوال است، ولی با این استدلال که اولاً مرجع عام رسیدگی به تظلمات و تظلمات قوه قضائیه است. ارائه مرجع دیگری برای رسیدگی به دعوی مانع از رسیدگی آن در دادگاه وجود ندارد و ثانیاً این ادعا غالباً ماهیت قضایی دارد که در صلاحیت مرجع ثبت نیست، به دعوی مذکور رسیدگی می کنند.

    9- دعوای مذکور از نظر صلاحیت محلی مشمول مقررات آیین دادرسی مدنی می باشد.

    10- اقامه دعوی مانع از ادامه اجرا نیست مگر اینکه قرار موقت (نه دستور توقف اجرا) صادر شود.

    11- در صورت وجود دعوی فقط عملیات اجرایی لغو می شود نه اجرائیه; لذا قوه مجریه به قوت خود باقی است.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:40 PM
    بازدید : 250
    برچسب‌ها :

     

     

     

    یکی از مشکلات مطالبه وجه نقد توسط ذینفعان این است که ارزش پول به مرور زمان به دلیل تورم کاهش می یابد و شاید در هیچ کشور دیگری موضوع تورم ملموس و غیرقابل انکار نباشد. خسارت ناشی از کاهش ارزش ارز مشمول تلقی می شود، محل مطالبه خسارت تأخیر تأدیه طبق ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی می باشد. در آغاز حکومت اسلامی در ایران، فقها و علما تحت تأثیر فقه حکم دادند که خسارات ناشی از کاهش ارزش پول و یا خسارت تأخیر تأدیه، ربا است در شرع مقایسه شد و ممنوع و انکار شد، اما پس از آنکه دولت متوجه شد. با واقعیت تورم ناشی از مشکلات اقتصادی، اجرای احکام مربوط به احتمال دریافت خسارت تاخیر تادیه یا خسارت تاخیر پرداخت مجددا آغاز شد. در زیر نمونه ای از دادخواست و حکمی که طی آن غرامت تاخیر تادیه مطالبه و تصمیم گرفته شده و توسط وکلای دفتر قضات پشتیبان با موفقیت انجام شده است جهت اطلاع مخاطبان گرامی تقدیم می گردد. بررسی مختصر غرامت تاخیر در پرداخت

     

    شرایط مطالبه خسارت تأخیر یا تأخیر تأدیه طبق ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی به شرح زیر است:

     

    موضوع دعوا دین است

     

    طبق ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی اولین شرطی که برای دریافت خسارت تأخیر لازم است این است که موضوع دعوی باید دین باشد. بنابراین اگر موضوع دعوا در مورد عین یا الزام به انجام یا عدم انجام کاری باشد، مطالبه خسارت تأخیر تأدیه امکان پذیر نخواهد بود.

     

    موضوع دعوا مشترک است

     

    یعنی موضوع دعوا باید ارز داخلی باشد نه ارز خارجی.

     

    تقاضای دین

     

    ضرورت مطالبه طلبکار در این ماده به صراحت ذکر شده است و از آنجایی که این مطالبه محدودیت خاصی ندارد، در کنار ارسال اظهارنامه، می توان خسارت تأخیر تأدیه را به صورت غیر رسمی و قابل اثبات مطالبه کرد. لازم به ذکر است در مورد چک، مهریه و اسناد موضوع آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا، خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ وصول سند محاسبه می شود و نیازی نیست. از طلبکار مطالبه کند.

     

    فرصت بدهی

     

    ثروت در این مقاله شامل ثروت مادی و معنوی می شود. این بدان معناست که علاوه بر توانایی مالی مدیون، اقتدار قاهره نباید مانع از پرداخت دیون می شد.

     

    بدهکار از پرداخت بدهی خودداری می کند

     

    مدیون باید حتی در صورت امکان پرداخت از پرداخت خودداری کند. بنابراین در صورتی که بدهکار ثابت کند که عدم پرداخت وی ناشی از مانع خارجی بوده است، از پرداخت خسارت تأخیر معاف خواهد بود.

     

    تغییر چشمگیر قیمت سالانه

     

    معیار خاصی برای ارزیابی تغییر شدید شاخص قیمت سالانه ارائه نشده است و تشخیص آن بر اساس عرف بر عهده قاضی است. بنابراین اگر بدهکار عمداً یا عمداً بدهی خود را به طلبکار نپردازد، طلبکار نمی تواند از بدهکار خسارت دریافت کند مگر اینکه ثابت کند شاخص قیمت اعلام شده توسط بانک مرکزی در مدتی که از تاریخ پرداخت می گذرد. ، نه تنها تغییر کرده بلکه تغییر آن شدید بوده است.

     

    مطالبه خسارت تأخیر تأدیه طلبکار از دادگاه

     

    دادگاه نمی تواند در مورد موضوعی که خواسته نشده بدون درخواست خواهان حکم صادر کند.

     

    تبصره: در صورت وجود توافق خصوصی بین طرفین در خصوص میزان و نحوه خسارت تأخیر، خسارت تأخیر باید براساس توافق طرفین تعیین شود.

     

    نکته: همچنین باید گفت که خسارت تأخیر تنها شامل بدهی های قراردادی نمی شود، بلکه شامل دعاوی غیر قراردادی نیز می شود.

     

    تبصره: به همین دلیل اگر ثابت شود که غصب یا ضرر و دین بر عهده شخصی است، می توان خسارت تأخیر تأدیه را مطالبه کرد.

     

    تبصره: دادگاه ها علاوه بر صدور حکم به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه، متهم را به پرداخت خسارت قانونی نیز محکوم می کنند.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:40 PM
    بازدید : 272
    برچسب‌ها :

     

     

    در یک طبقه بندی کلی، قراردادهای اجاره املاک و اماکن تجاری و صنعتی را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد. 1- قراردادهای اجاره املاک و اماکن تجاری موضوع قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1335 2- قراردادهای اجاره املاک تجاری و قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1355 3- قراردادهای اجاره املاک و اماکن تجاری موضوع قانون مدنی. . در صورتی که مستاجر در ابتدای قرارداد اجاره تحت عنوان سرقفلی به موجر پرداخت کرده باشد، قرارداد اجاره و شرایط تخلیه مشمول قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 می باشد. طبق این قانون هر گاه موجر بخواهد مستاجر را تخلیه کند موظف است به نرخ روز و نظر کارشناس به مستاجر سرقفلی بپردازد و اینگونه نیست که اگر مستاجر تخلفی مرتکب شده باشد. موجر از پرداخت سرقفلی معاف است (همانطور که در قانون 1356 از دیگر خصوصیات قراردادهای اجاره مشمول سرقفلی و عقود اجاره موضوع قانون 1355 این است که صرف انقضای مدت، دلیل تخلیه تلقی شده و نیازی به آن نیست. احراز و کشف تخلف مستاجر در زیر نمونه ای از پرونده شامل دادخواست و حکم و رسیدگی به دعوی تخلیه ملک تجاری با پرداخت سرقفلی که توسط وکلای دفتر وکالت قضات پشتیبان با موفقیت به پایان رسیده است. جهت اطلاع مخاطبان ارائه و ارسال می گردد.دعوی تخلیه ملک تجاری

    درخواست کننده:

    1- اسداله. نام پدر: حسین. شغل: آزاد. محل اقامت: تهران. خیابان فرشته.

    خواننده:

    1- علیرضا ...... نام پدر: محمد شغل: آزاد مسکن: تهران، خیابان بهشتی.

    2- زهرا ......... نام پدر: محسن. شغل: خانه دار. محل سکونت: تهران، خیابان بهشتی.

    3- واحد نظارت دادسرا

    تعیین خواسته و قیمت آن: تخلیه (تخلیه به دلیل انقضای مدت اجاره طبق قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 5 مرداد 1376)

    دلایل و اجزای دادخواست:

    1- وکالتنامه شماره ..... مورخ 1396/04/17 مبلغ تمبر مالیاتی به مبلغ 15000 ریال باطل شد.

    2- سند مالکیت شماره.

    3- اجاره نامه شماره .... مورخ 1395/09/13

    شرح دادخواست تخلیه مغازه تجاری

    ریاست محترم دادگاه حقوقی تهران

    با سلام و احترام

    مشتری علاقه مشتری (سرقفلی) شش دانگ از مغازه پلاک ثبتی ... واقع در تهران خیابان بهشتی را طبق شماره اجاره به مدت سه سال به اطلاع شما می رساند. از سال 1386 لغایت 1389 به خانواده محترم تحویل گردیده ولی علیرغم انقضای مدت قرارداد، متهم از تخلیه و تحویل مغازه به مشتری خودداری می نماید. از مشتری شکایت می شود.

    به دیوان عالی کشور با استناد به پرونده طبقاتی .... به نظریه کارشناسی که در تاریخ 1397/04/25 ابلاغ گردیده اعتراض نموده و موارد ذیل را ارائه می نمایم.

    1- وی در نظریه خود با اشاره به ویژگی های مربوط به ساخت و ساز و ظاهر ملک مانند درب های امنیتی و کرکره برقی، کف سرامیکی و دیوارهای سنگی، به اشتباه و با برداشت نادرست از مفهوم سرقفلی، این موارد را مورد توجه قرار می دهد. ویژگی هایی که در تعیین میزان سرقفلی موثر باشد. در نهایت مبلغی باورنکردنی تعیین کرده است غافل از اینکه مشخصات ساختمان و خود ملک متعلق به مستاجر نیست.

    2- به نظر می رسد کارشناس محترم که ظاهراً از آگاهی کافی برخوردار نبوده است بین مفهوم سرقفلی و حق تملک و تجارت دچار اشتباه و اشتباه شده است زیرا در تعیین میزان سرقفلی به شغل و ویژگی های ملک است و به مبلغ پرداختی مستاجر توجهی نمی کند. و نیازی به کشف قیمت سرقفلی در محل ملک مورد اختلاف نیست، در این مورد تردیدی نیست. کارشناس در بخشی از نظریه خود (در خط 14) به نوع بهره برداری از ملک اشاره ای نمی کند. هیچ تاثیری در شهرت ندارد و البته فقط در محاسبه میزان حق و تجارت می تواند موثر باشد. مستاجر مورد نظر سال هاست که اشاره ای به استفاده از مغازه نداشته و حتی بیش از یک سال است که درب مغازه باز نشده است، اما جای تعجب است که کارشناس نوع کار را یکی از این موارد معرفی می کند. اسناد خود را برای محاسبه میزان سرقفلی. کند و البته متناقض در قسمت دیگر به تخلیه ملک اشاره کرد، حال سوال این است که اگر ملک تخلیه می شود نوع بهره برداری و استفاده را در دو ردیف ضوابط موث در میزان سرقفلی؟!!

    3- در نظریه مذکور برخلاف معمول، کارشناس ضوابط مؤثری را در میزان حقوق تجارتی و حرفه ای ذکر کرده است و این امر را نمی توان ناشی از جهل یا بی تجربگی یا فقدان سوابق دانست.دانش کارآمد موجر و مستأجر مصوب 1376 از سرقفلی مالی است که مستأجر در بدو اجاره به موجر داده است و قانونگذار در همان قانون تصریح کرده است که همزمان با تخلیه به موجر پرداخت می شود. موجر به نرخ روز منصفانه (تبصره 2 ماده 6) منظور از نرخ روز نیز این است که مستاجر بتواند با ارزش پول خود مغازه ای را با مشخصات مغازه قبلی خریداری کند. اجاره مجدد در همان موقعیت جغرافیایی و با همان اندازه و با همان مشخصات و نوع تجارت و حرفه و مدت آن تأثیری در آن موضوع ندارد زیرا اگر وجود داشت در فرض این مورد باید به نفع مالک استفاده شده است، زیرا این مغازه سالهاست که خالی بوده است. و تجارت در آن جریان ندارد و بنای آن نیز بر اثر طرح اصلاحی شهرداری تخریب می شود. منطقی بود که کارشناس محترم برای محاسبه قیمت منصفانه و معامله سرقفلی به مشاورین املاک منطقه مراجعه می کرد تا مبلغی را که مستاجر بتواند ملک مشابه را به صورت سرقفلی اجاره کند. و در مورد مستاجر مصوب 1376 تردیدی نیست.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:39 PM
    بازدید : 221
    برچسب‌ها :

     

     

    متن توافقنامه واگذاری اموال مشاع قدرالشام

    مواد :

    خانم فاطمه ......... فرزند حسین به شماره ملی ........ صادره در تهران به نشانی خیابان ابن یوسف آباد ..........

    آشتی داد:

    خانم نسیم .......... فرزند محمد به شماره ملی ......... صادره در تهران به نشانی خیابان یوسف آباد ......... .

    قضیه صلح:

    مفاد کلیه حقوق مادی اعم از عینی، حقیقی، واقعی و فرضی کلیه سهام آنها که 2.5 واحد از 20 واحد یا به عبارتی معادل 1.5 دانگ از 6 دانگ سند آپارتمان اولیا قبل از تجمیع یا. 5/7 دونگ از کل سهم خود پس از ادغام با ملک مجاور به آدرس یوسف آباد ........... با کلیه توابع و ملحقات و موارد مندرج در سند مالکیت اعم از پارکینگ و انباری به عنوان همچنین انشعابات آب و برق و گاز و تلفن تعیین شده در آن قرارداد و متعهد می شود پس از انعقاد این قرارداد نسبت به تنظیم سند انتقال حقوقی مبنی بر انتقال کلیه حقوق ناشی از مالکیت مشترک آپارتمان مذکور و به محض اینکه طرفین اعلام آمادگی می کنند و با این توافق سایر امور مربوط به قرارداد مذکور ادعایی نخواهد داشت و تمام سهم خود از مجموعه مذکور از ساخت یک واحد در آن را در اختیار سازمان قرار می دهد. مهمانی.

    مال الصلح (مبلغ قرارداد):

    مبلغ یکصد میلیون ریال است که به طور کامل به مصلحین پرداخت و اقرار به دریافت و وصول گردید.

    شرایط قرارداد:

    1- بر اساس این قرارداد تسویه حساب، طرفین کلیه حقوق ناشی از مالکیت خود را نسبت به طرف مقابل تسویه کرده اند و در این خصوص ادعایی نخواهند داشت.

    2- در این معامله خیار فسخ وجود ندارد و طرفین حق ندارند معامله را به هم بزنند مگر با دادن تخفیف.

    3- طرفین باید هر گاه از طرف میانجی درخواست شود آپارتمان موضوع میانجیگری و متعلق به حق دیگری را به صاحب این میانجیگری تحویل دهند. در غیر این صورت

    طرف مقابل (مصالحه) حق هر نوع شکایت اعم از مطالبه غرامت، خلع ید از مال مشاع و مطالبه بیع را خواهد داشت.

    4- پرداخت هزینه های نقل و انتقال اعم از حق رهن، مالیات نقل و انتقال، عوارض شهرداری و حق ثبت به عهده انتقال دهنده می باشد.

    5- این قرارداد در کمال عقل و سلامت و اراده و بدون اکراه و اکراه بین طرفین ذینفع و مصالحه تنظیم شده است.

    6- .............

    7- .............

    8- .............

    9- .............

    10- ..........

    (مهمترین قسمت در انشاء قرارداد، مفاد قرارداد است که بر حسب مورد و با توجه به توافق طرفین و ویژگی های معامله می تواند متفاوت باشد.

    مبینا قره گوزلو
    دوشنبه 10 / 5 - 8:38 PM
    بازدید : 177
    برچسب‌ها :

    آمار سایت

    آنلاین :
    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته گذشته :
    بازدید ماه گذشته :
    بازدید سال گذشته :
    کل بازدید :
    تعداد کل مطالب : 226
    تعداد کل نظرات : 0

    خبرنامه